آدیسون گوئررو مشتاقانه برای مراسمی برای ورود به بزرگسالی آماده می شود: آزمون رانندگی او.
بنابراین یکشنبه مانند بسیاری از روزهای اخیر با تمرین در کنار مادرش پتی تالبوت و برادر 14 ساله اش آیدن گوئررو آغاز شد.
اما این سفر او را به تاریخ بازگرداند. او خانواده اش را – به ویژه در بزرگراه – برای بازدید از قبرستان ملی لس آنجلس و قبر پدربزرگش روی دی. دولن برد. دولن متولد 24 آوریل 1895، در طول جنگ جهانی اول به عنوان نعل اسب خدمت می کرد، زمانی که اتومبیل ها کمیاب بودند و مردانی مانند او به سرزمین های دور سفر می کردند تا حیوانات را آرام کنند زیرا بمب ها در اطراف آنها منفجر می شد.
گوئررو اکنون در کنار برادرش دراز کشیده بود و سنگ قبر و قبرهای “همسایگان” خود را با مسواک تمیز می کرد. پدربزرگ و مادربزرگش براد و کریس تالبوت، هر دو 73 ساله، این سنت را حدود 50 سال پیش آغاز کردند. آنها اطلاعات کمی در مورد خدمات روی در زمان جنگ دارند، اما او را مردی آرام توصیف می کنند که بعدها با کارناوال سفر کرد و یکی از اولین کارمندان دیزنی لند بود.
برد در حالی که علف های اطراف سنگ مرمر را با قیچی باغچه محکم می برید گفت: «نمی توانم تصور کنم که آن اسب ها چقدر باید ترسیده باشند.
همسرش کریس، نوه روی، کلاه گاوچرانی مزین به پرچم آمریکا بر سر داشت و نگاهش می کرد. برد از زمانی که در اوایل دهه 1970 شروع به ملاقات کردند او را تا گورستان همراهی می کرد و او “خوشحال است که نسل بعدی را آموزش می دهد.” این زوج صاحب یک کوروت بودند و به باشگاهی پیوستند و در آنجا فهمیدند که بهترین راه برای تمیز نگه داشتن جزئیات شما مسواک است.
او نمی تواند بیان کند که چرا این فعالیت چنین رضایتی را برای او به ارمغان می آورد، غیر از اینکه ارتباط با والدینش است که آنها نیز فوت کرده اند. خانواده سه دسته گل خریداری شده از رالف را در کنار قبر دولن گذاشتند.
آنها همچنین یک دسته گل روی قبر کنار دولن می گذارند. خانواده دوست دارند بگویند که دولن و همسایهاش با هم دوست هستند. شاید همدیگر را می شناختند. بنابراین علف ها را تمیز می کنند و همچنین مالچ را از این قبرها پاک می کنند. سپس به دنبال تنها نعل اسب دیگری که در قبرستان پیدا کرده اند می گردند و قبر آن را نیز تمیز می کنند.
آخر هفته روز یادبود شامل اجراهای گروه بزرگ و رویدادهای دیگر در گورستان است. صدها داوطلب برای قرار دادن پرچمها بر سر قبر هر شنبه میآمدند و راف سواران جنگ اسپانیا و آمریکا را بازسازی میکردند. جشن های دوشنبه شامل سخنرانی مقامات منتخب و سایر مهمانان محترم خواهد بود. اما صبح یکشنبه – خاکستری و سرد – مملو از لحظات آرام بود که در آن عزیزان دوباره به هم متصل شدند و غریبه ها فداکاری های بسیاری از مردان و زنان را در نظر گرفتند.
الیور کی در حالی که در کنار پسران دوقلویش مکس و خاویر زانو زده بود، یونیفرم سبز رنگ ارتش خود را پوشید. کی شش سال در ارتش بریتانیا خدمت کرد، قبل از پیوستن به ارتش ایالات متحده، جایی که پس از 14 سال، اکنون کاپیتان یک واحد امور مدنی است. پسرانش از او پرسیدند “کدامیک از دوستان متوفی من در اینجا دفن شده اند”.
او به آنها گفت که آنها در اینجا دفن نشده اند، بلکه در گورهای دوردست در سراسر جهان دفن شده اند. بازدید از گورستان پسرانش را به کنجکاوی تشویق می کند. او گفت که با این همه داستان احاطه شده است، علاقه آنها به تاریخ فقط افزایش خواهد یافت.
اسکات سارجنت، نگهبان امنیتی، 59 ساله، تحت تأثیر این سربازان کشورهایی مانند سوریه، چین و اوکراین قرار گرفته است. او همچنین تحت تأثیر مشاغل مختلف متوفی قرار گرفته است، خواه آنها بالن سوار، راننده یا مکانیک باشند. اما چیزی که به افسر سابق پلیس کوداهی بیشترین رضایت را می دهد زمانی است که با شخصی روبرو می شود که به دنبال عزیزی می گردد یا وقتی پرچمی به زمین می خورد.
کمک اندکی که او می تواند هنگام تنظیم مجدد پرچم افتاده ارائه دهد، روز او را می سازد.
هر از چند گاهی در کنار دو قبر کمتر رفت و آمد می ایستد. یکی در ضلع جنوبی گورستان، نزدیک جایی که یک درخت بلوط بزرگ در اواخر دهه 1960 قرار داشت.
لوئیس ال اوونز
پنسیلوانیا
گروهبان ارتش آمریکا
جنگ جهانی دوم
16 سپتامبر 1920 – 6 آگوست 1968
او به یاد می آورد که در کودکی به زیارت قبر ناپدری اش رفته بود.
او گفت: «زندگی های باورنکردنی زیادی اینجا وجود دارد، از جمله زندگی او.»