نظر: هر روز در اوکراین روز یادبود است


به نظر می رسد فیلمی که با گوشی از پنجره آپارتمان گرفته شده است. دوربین به صفی از خودروهای متوقف شده در جاده پایین می رود و یک دقیقه طول می کشد تا متوجه شویم به چه چیزی نگاه می کنیم.

سپس یک صفوف ظاهر می شود: حدود پنجاه نفر به آرامی پشت تابوت پوشیده شده با پرچم اوکراین قدم می زنند. وقتی شات گسترده تر می شود، می بینیم که ترافیک مقابل در جاده هشت خطه متوقف شده و مردم از خودروهای خود پیاده شده اند. برخی به طور رسمی در هنگام تشییع جنازه می ایستند. بیشتر آنها روی آسفالت زانو زده اند و سرشان را به نشانه احترام خم کرده اند.

لحظه ای که پست را در شبکه های اجتماعی دیدم “تدفین یک مدافع سقوط کرده امروز در کیف” ، تقریباً هزار بیننده با نظرات یا ایموجی ها واکنش نشان دادند. در میان رایج ترین: شکوه هرویام – افتخار قهرمانان

در ایالات متحده، روز یادبود به یاد کسانی که در طول جنگ داخلی کشته شدند، اختصاص داده شد. امروزه آمریکایی‌ها «تپ» را می‌نوازند و روی قبر کسانی که در جنگ‌های بسیاری کشته شده‌اند، گل می‌گذارند. اینجا در اوکراین، مردم فقط می‌توانند رویای روزی را ببینند که مراسم تشییع جنازه‌های پرچم‌دار به پایان برسد و نبردها خاطرات دوری باشند که توسط ملتی در صلح به یادگار مانده است.

بیش از دو سال پس از تهاجم روسیه در فوریه 2022، اوکراینی ها خسته شده اند. جنگ خوب پیش نمی رود. بسیاری از دوستان اوکراین در خارج از کشور، به ویژه در ایالات متحده، به نظر بی علاقه هستند. بر اساس یک نظرسنجی در مارس 2024، بیش از دو سوم اوکراینی‌ها یک دوست یا خویشاوند نزدیک دارند که در حال خدمت یا خدمت در جبهه است، و با افزایش تعداد کشته‌شدگان به ده‌ها هزار نفر، بسیاری از آنها فردی را از دست داده‌اند. بنابراین شاید تعجبی نداشته باشد که شور و شوق سال 2022 محو شده است.

بارزترین نشانه: برخلاف روزهای اول جنگ، زمانی که هزاران نفر به مراکز استخدام هجوم آوردند و اغلب بیش از 12 ساعت منتظر سلاح و یونیفرم بودند، امروز ارتش در تلاش است تا جنگجویان و نیروها را جذب کند. در نتیجه رنج می برند. این یکی از دارایی های اصلی روسیه در میدان جنگ است.

با این حال، حتی امروز، که بسیاری از آنها خسته و دلسرد شده اند، اوکراینی ها احترام خود را برای فداکاری و افتخار از دست نداده اند. برعکس، به نظر می‌رسد که تقریباً در هر مکالمه‌ای به یک شکل مطرح می‌شود.

برخی از دوستان من، غیرنظامیانی که خدمت نکرده اند، استدلال می کنند که همه ما صرفاً با ماندن در کشور فداکاری می کنیم. به هر حال، نزدیک به 6.4 میلیون اوکراینی، یا حدود 16 درصد از جمعیت، در خارج از کشور باقی می مانند و کسانی که هنوز در اینجا هستند، هر روز بهای آن را می پردازند.

یک مرد جوان، کارمند دولتی که می خواهد نامش فاش نشود، گفت: «من می توانم تحصیلات عالی را در اروپا انجام دهم. در عوض، من در تاریکی، بدون آب جاری و بدون راهی برای گرم کردن غذا می‌نشینم و منتظر هشدار هوایی بعدی هستم – آژیر هشدار می‌دهد که یک موشک بالستیک به سمت من می‌رود.»

برخی دیگر مخالف هستند که زندگی غیرنظامی مستلزم قهرمانی است. آلوینا سلیوتینا، محقق اقتصادی 33 ساله، اصرار می‌ورزد: «تنها کسانی که فداکاری می‌کنند، کسانی هستند که جان خود را به خطر می‌اندازند و می‌دهند. “من نمی توانم خودم را با آنها مقایسه کنم.” با این حال در احساس وظیفه او شکی نیست. این کشور من است، این خانواده من است. شما خانواده خود را تنها به این دلیل که شرایط سختی است رها نمی کنید.

در واقع، یک نظرسنجی اخیر نشان می‌دهد که 83 درصد از اوکراینی‌ها هنوز به طور منظم کمک مالی می‌کنند یا داوطلب می‌شوند، عمدتاً برای کمک به نیروهای مسلح. به نظر می رسد هر شرکتی یک صندوق دارد. هر کانال رسانه اجتماعی روزانه درخواست می کند.

حتی دانش آموزان هم در حال یافتن راه هایی برای دادن هستند. ما سعی می کنیم از تعداد کمی صرفه جویی کنیم گریونیا هر بار که از او سوال می شود او به من گفت: «نمی‌خواهم از آن دسته افرادی باشم که درخواست‌های مالی را نادیده می‌گیرند. دیگران طبق برنامه می دهند. یک داوطلب در یک کلینیک هر سه آخر هفته؛ یکی دیگر هر دو ماه چندین هزار دلار برای خرید یک پهپاد از یکی از دوستانش در جبهه می پردازد.

سربازان نظرات متفاوتی دارند، برخی از آنها تلخ تر از دیگران، در مورد بی میلی فزاینده خود به نام نویسی. والری شیروکوف، 47 ساله، یک پیاده نظام و تیرانداز خمپاره‌انداز که در سال 2022 داوطلب شد و از جمله در نبرد خونین باخموت خدمت کرد، از کلمه “ناامید” استفاده می‌کند، اما شیوه او چیزی بسیار قوی‌تر را نشان می‌دهد. او به من گفت: “من دیگر با دوستانی که خدمت نکرده اند صحبت نمی کنم.” “من نمی توانم کنار آنها باشم.”

یوهن شرامکوف، 46 ساله، که اخیراً در نبردهای نزدیک چاسیو یار مجروح شده است، بیشتر نگران است تا عصبانی. او در طول تماس زوم از بیمارستانی که در آن دوران نقاهت است، توضیح می‌دهد: «من عادت ندارم دیگران را قضاوت کنم. “اما من کسانی را که دوری می کنند را درک نمی کنم. مثل این است که در خیابان از کنار کسی که مجروح یا در خطر است عبور کنید. چه کسی برای کمک نمی ایستد؟ او قصد دارد یک ماه دیگر را در بیمارستان بگذراند، سپس به جبهه برگردد و به یگان خود بپیوندد.

هم آنهایی که خدمت می کنند و هم آنهایی که خدمت نمی کنند معتقدند که اگر جنگ بهتر پیش می رفت، مردان بیشتری سرباز می زدند. یکی از دوستان توضیح داد: “اگر مهمات کافی داشتیم، اگر احساس می کردیم غرب در کنار ماست، اوضاع فرق می کرد.” هیچ کس نمی خواهد سپر گوشتی برای اروپا باشد. هیچ کس نمی خواهد بمیرد اگر ما نتوانیم برنده شویم.

شاید شایدم نه. اما جو هیچ شباهتی به فضای ایالات متحده در دوران ویتنام یا اروپا در پایان جنگ جهانی اول ندارد. واحدهای زبده ای که وعده فرماندهان واجد شرایط و آموزش کافی را می دهند، در جذب نیرو مشکلی ندارند. گفته می شود که گردان افسانه ای آزوف متقاضیان بیشتری را نسبت به پذیرش خود جذب می کند. و احساس گناه، آگاهانه یا ناخودآگاه، سخت نیست که اکثر دوستان مرد من را که خدمت نمی‌کنند می‌کشد.

دوست کارمند دولتی من به من یادآوری کرد: “ما می دانیم آن چیست.” «هر فداکاری، بزرگ یا کوچک، همه می‌دانند چرا. زندگی و موجودیت ما به عنوان اوکراینی های آزاد در خطر است.»

تامار جاکوبی مدیر پروژه اوکراین جدید موسسه سیاست مترقی در کیف است.

دیدگاهتان را بنویسید