آنچه پزشکان نظامی می توانند در مورد قدرت در ایالات متحده به ما بیاموزند


قدرت نامرئی است، اما اثرات آن در همه جا، از جمله در پرونده های پزشکی پرسنل نظامی فعال قابل مشاهده است.

با بررسی جزئیات 1.5 میلیون بازدید از بخش اورژانس در بیمارستان های نظامی ایالات متحده در سراسر کشور، محققان دریافتند که پزشکان به طور قابل توجهی منابع بیشتری را بر روی بیمارانی که از آنها بالاتر بودند نسبت به بیماران با رتبه های مشابه یا پایین تر سرمایه گذاری کردند. تلاش بالینی اضافی که به بیماران قدرتمند اختصاص داده شده بود، به قیمت بیماران جوان‌تر تمام شد، که مراقبت‌های ضعیف‌تری دریافت کردند و احتمال بیشتری داشت که به‌طور جدی بیمار شوند.

درجه نظامی تنها شکل قدرتی نبود که منجر به رفتار ناعادلانه شد. محققان مستند کردند که بیماران زمانی که از نژاد یا جنسیت مشابهی با پزشکان خود برخوردار بودند، وضعیت بهتری داشتند، روندی که به نفع مردان سفیدپوست بود و به‌ویژه باعث می‌شد که بیماران سیاه پوست توسط پزشکان خود آسیب ببینند.

نتایج روز پنجشنبه در مجله Science منتشر شد.

گفت که این یافته ها پیامدهایی بسیار فراتر از ارتش دارد ماناسوینی سینگاقتصاددان سلامت و رفتار در دانشگاه کارنگی ملون که این تحقیق را با استفن دی. شواباقتصاددان سلامت سازمانی در دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو.

به عنوان مثال، آنها می توانند در توضیح علت دانش آموزان سیاه پوست کمک کنند در مدرسه بهتر عمل کنید وقتی معلمان سیاه پوست به آنها آموزش می دهند و چرا متهمان سیاه پوست هستند برخورد عادلانه تری داشته باشید داوران سیاه پوست

سینگ گفت: «ما فکر می‌کنیم که نتایج ما در بسیاری از زمینه‌ها کاربرد دارد.

تشخیص نابرابری‌های ناشی از عدم تعادل قدرت آسان است، اما مطالعه در سناریوهای واقعی دشوار است.

سینگ گفت: «اندازه گیری قدرت سخت است. «این انتزاعی است. پیچیده است.”

اینجاست که سوابق بهداشتی نظامی مطرح می شود.

THE نظام سلامت نظامی دارای 51 بیمارستان در سراسر کشور است. پزشکانی که آنها را به کار می گیرند، مانند اکثر بیمارانی که آنها را درمان می کنند، پرسنل فعال هستند. مقایسه رتبه‌های آنها به سینگ و شواب راهی عملی برای ارزیابی تفاوت قدرت بین پزشکان و افرادی که از آنها مراقبت می‌کنند، داد.

محققان تجزیه و تحلیل خود را محدود به بیمارانی کردند که به دنبال مراقبت در بخش های اورژانس بودند، جایی که بیماران به طور تصادفی به پزشکان اختصاص داده می شدند. این تصادفی بودن اندازه گیری تأثیر قدرت بر درمان دریافتی توسط بیماران را آسان تر کرد.

برای جداسازی بیشتر اثرات قدرت، محققان مقایسه هایی را بین بیماران هم رتبه انجام دادند. اگر آنها از پزشک خود پیشی می گرفتند، بیماران “با قدرت بالا” در نظر گرفته می شدند. در غیر این صورت، آنها به عنوان بیماران “کم توان” طبقه بندی شدند.

سوابق پزشکی نشان داد که پزشکان 3.6٪ تلاش بیشتر برای درمان بیماران با قدرت بالا به جای بیماران با قدرت پایین. بر اساس این مطالعه، آنها همچنین از منابع بسیار بیشتری مانند آزمایش‌های بالینی، اسکن‌ها و روش‌ها استفاده کردند.

این منابع اضافی به مراقبت بهتر ترجمه شدند: بیمارانی که قدرت بالایی داشتند 15 درصد کمتر احتمال داشت به اندازه کافی بیمار شوند تا در 30 روز آینده در بیمارستان بستری شوند.

سینگ و شواب برای اینکه ببینند آیا می‌توانند نتایج خود را تکرار کنند یا خیر، بر روی پزشکانی تمرکز کردند که بیماران را در یک سال قبل یا بعد از ارتقای آن بیماران به رتبه‌های بالاتر درمان می‌کردند. محققان دریافتند که پزشکان پس از ارتقاء بیماران، 1٪ تلاش بیشتری را صرف آنها می کنند و همچنین منابع پزشکی بیشتری را صرف می کنند. شواب گفت که این تفاوت ها ممکن است اندک بوده باشند، اما از نظر آماری معنی دار بودند.

سپس دو مرد در مورد آنچه که برای بیماران کم توان اتفاق افتاد، در حالی که بیماران با قدرت بالا مورد توجه ویژه قرار گرفتند، تأمل کردند. یک فرضیه این بود که سفارش آزمایش‌های اضافی برای یک بیمار ممکن است پزشکان را وادار کند که آزمایش‌های مشابهی را برای همه افرادی که در آن روز تحت درمان قرار می‌گیرند، تجویز کنند. همچنین این امکان وجود داشت که تصمیماتی که پزشکان برای قدرتمندترین بیماران می‌گرفتند، تأثیری بر سایر بیماران آنها نداشت.

هیچکدام اینطور نبود. در عوض، تلاش اضافی صرف شده برای بیماران با توان بالا از بیماران کم توان منحرف شد که 1.9٪ تلاش کمتری از پزشکان خود دریافت کردند. علاوه بر این، محققان دریافتند که خطر نیاز به بازگشت به اورژانس یا بستری شدن در بیمارستان در طی 30 روز آینده 3.4 درصد افزایش یافته است.

شواب و سینگ نوشتند: «قدرتمندان ناخواسته منابع را از افراد کمتر قدرتمند «دزدیدند».

خارج از ارتش، پزشکان و بیماران نمی توانند از رتبه رسمی خود برای سنجش قدرت خود در برابر یکدیگر استفاده کنند، اما باید با تأثیرات نژاد و جنسیت مبارزه کنند. این باعث شد که محققان بررسی کنند که آیا پزشکان در مطالعه آنها در صورت داشتن این ویژگی ها با بیماران به طور متفاوتی رفتار می کنند یا خیر.

محققان دریافتند پزشکان سفیدپوست تلاش بیشتری را به بیماران سفیدپوست نسبت به بیماران سیاهپوست اختصاص دادند. این شکاف یکسان بود چه دکتر رتبه بالاتر یا پایین تر از بیمار داشته باشد.

با این حال، پزشکان سفیدپوست تلاش خود را برای درمان بیماران با قدرت بالا، بدون توجه به نژاد، به همان میزان افزایش دادند. در نتیجه، پزشکان سفیدپوست به طور متوسط ​​بیماران سیاهپوست پرقدرت را مانند بیماران سفیدپوست کم توان درمان می کردند.

ماجرا برای پزشکان سیاه پوست متفاوت بود. وقتی آنها بهتر از بیماران خود عمل کردند، اساساً به همان میزان تلاش برای همه انجام دادند. اما در موارد نادری که با یک بیمار سیاهپوست رده بالاتر مواجه شدند، تلاش خود را بیش از 17 برابر بیشتر از زمانی که یک بیمار سفیدپوست درجه بالاتر را درمان کردند، افزایش دادند.

محققان نوشتند که مشخص نیست چه چیزی این “تلاش خارق العاده” را توضیح می دهد. آنها این فرضیه را مطرح کردند که از آنجایی که اعضای سیاهپوست خدمات در میان گروه بیماران با وضعیت بالا کمتر حضور داشتند، پزشکان سیاه پوست به ویژه نسبت به وضعیت آنها حساس بودند.

تعیین تأثیر جنسیت دشوارتر بود، زیرا زیست شناسی حکم می کند که مردان و زنان به انواع مراقبت نیاز دارند.

پزشکان، چه زن و چه مرد، بیشترین تلاش را بر روی بیماران زنی که عملکرد بهتری از آنها داشتند، انجام دادند. اما پزشکان مرد مراقبت خود را از بیماران با عملکرد بالا از هر دو جنس به میزان بسیار بیشتری نسبت به پزشکان زن بهبود دادند. و برخلاف پزشکان زن، پزشکان مرد در مجموع تلاش بیشتری را صرف بیماران زن کردند.

در نهایت، محققان این سوال را مطرح کردند که آیا پزشکان به دلیل موقعیت بالای آنها، درمان ترجیحی را به بیماران با وضعیت بالا می دهند یا به این دلیل که این بیماران در صورت نارضایتی از مراقبت خود، قدرت ایجاد مشکل را دارند. برای نتیجه گیری در این مورد، آنها درمان بازنشستگان (که وضعیت خود را حفظ کردند اما اختیار خود را رها کرده بودند) با درمان بیماران فعال (که هنوز هر دو را داشتند) مقایسه کردند.

شواب و سینگ دریافتند که بیماران با وضعیت بالا تا پنج سال پس از بازنشستگی به تلاش بیشتر پزشکان ادامه می دهند، که نشان می دهد وضعیت یک عامل مهم است.

گفت: «فکر می‌کنم واقعاً خیلی جالب است که حتی پس از بازنشستگی هنوز هم این تأثیرات را احساس می‌کنید». جو سی مگی، استاد مدیریت و سازمان در مدرسه بازرگانی NYU Stern که نقش سلسله مراتب را مطالعه می کند. او این را نشانه قوی می داند که وضعیت همیشه موتور محرک تصمیمات پزشکان بوده است.

مگی گفت: “آنچه این افراد می توانند نشان دهند این است که این عواقب سلامتی واقعی دارد.”

اریک آنیچ، استاد مدیریت و سازماندهی در دانشکده بازرگانی USC Marshall، این مطالعه را «تأثیرگذار» و نتایج را «مهم» خواند.

او گفت، در حالی که افزایش 3.5 درصدی یا کاهش 1.9 درصدی در تلاش پزشکان ممکن است اندک به نظر برسد، تأثیر تجمعی آن قابل توجه است، به خصوص وقتی صحبت از چیزی به اندازه مراقبت از بیمار باشد.

شواب و سینگ گفتند که نابرابری های ثبت شده در این مطالعه منحصر به پزشکان یا ارتش نیست. مدل ریاضیاتی که آنها برای توصیف رفتار در اتاق‌های اورژانس نظامی ایجاد کردند، به توضیح اینکه چرا، در انواع موقعیت‌ها، مردم با افرادی که مشابه آنها هستند، رفتار ترجیحی می‌دهند، کمک می‌کند: این می‌تواند اثرات نابرابری‌های اجتماعی را به حداقل برساند.

که در یک نظر که همراه با مطالعه است، لورا نیمون مرکز بورس تحصیلی آموزش سلامت در دانشگاه بریتیش کلمبیا نوشت که “ماهیت زودگذر و غیرقابل مشاهده قدرت، مطالعه آن را بسیار دشوار کرده است.” اما او معتقد است که ارزش دارد اطمینان حاصل شود که پزشکان قدرت خود را عادلانه تر اعمال می کنند.

او نوشت، نابرابری‌هایی که شواب و سینگ گزارش می‌کنند «یک نگرانی جدی برای کل جامعه است».

دیدگاهتان را بنویسید